آیا کلئوپاترا گربه داشت؟

آیا کلئوپاترا گربه داشت؟
David Meyer

چندین خدای مصر باستان، مانند سخمت، باستت، و مفدت (به ترتیب به نمایندگی از قدرت، باروری و عدالت) مجسمه سازی شده و با سرهای گربه مانند به تصویر کشیده شدند.

باستان شناسان معتقد بودند که گربه ها اهلی شده در مصر باستان در دوران فراعنه. با این حال، یک دفن مشترک 9500 ساله از یک انسان و گربه در سال 2004 در جزیره قبرس پیدا شد [1] که نشان می دهد مصری ها گربه ها را خیلی زودتر از آنچه ما فکر می کردیم اهلی کردند.

بنابراین، این امکان وجود دارد. که کلئوپاترا یک گربه به عنوان حیوان خانگی داشت. با این حال، چنین اشاره‌ای در گزارش‌های معاصر وجود ندارد.

لازم به ذکر است که زندگی او به شدت رمانتیک و اسطوره‌سازی شده است، و به احتمال زیاد برخی از داستان‌های مربوط به او بر اساس واقعیت‌ها نیست. .

فهرست محتوا

    آیا او حیوان خانگی داشت؟

    مشخص نیست که آیا کلئوپاترا، آخرین فرعون فعال مصر باستان، حیوان خانگی داشته است یا خیر. هیچ سوابق تاریخی وجود ندارد که از نگهداری حیوانات خانگی او یاد کند، و در مصر باستان معمول نبود که حیوانات خانگی مانند مردم امروز داشته باشند.

    با این حال، کلئوپاترا ممکن است حیوانات خانگی را به عنوان همراه یا برای خود نگه داشته باشد. زیبایی یا نمادگرایی آنها برخی از افسانه ها ادعا می کنند که او یک پلنگ خانگی به نام ارو داشته است. با این حال، هیچ مدرکی در سوابق باستانی این امر را تأیید نمی کند.

    کلئوپاترا

    جان ویلیام واترهاوس، دامنه عمومی، از طریق ویکی مدیا کامانز

    کلئوپاترا – تجسمگربه

    کلئوپاترا در حدود 70/69 قبل از میلاد [2] در مصر به دنیا آمد. او از نظر قومی مصری نبود و اولین نفر از حاکمان بطلمیوسی بود که فرهنگ مصر را به طور کامل پذیرفت.

    او زبان مصری و آداب و رسوم مردم محلی را از خدمتگزاران خود آموخت. به نظر می‌رسید که او کاملاً خود را به کشور متعهد می‌داند و ادعای خود را برای تاج و تخت به عنوان «فرعون» مشروعیت می‌بخشد.

    متاسفانه، او آخرین فرعونی بود که مصر داشت [3].

    اما، در طول سلطنت او، واضح بود که او نفوذ زیادی بر پادشاهی خود داشت. او مانند یک گربه مادر بود که فرزندانش را برای محافظت به خود نزدیک می کرد در حالی که به شدت از خود و پادشاهی خود در برابر کسانی که او را تهدید می کردند دفاع می کرد.

    مردم او را به خاطر هوش، زیبایی، رهبری جاه طلبانه و جذابیتش می پرستیدند. بسیار شبیه به اینکه یک گربه به دلیل ظرافت و قدرتش مورد احترام است.

    او میل داشت که با کمک سزار و مارک آنتونی قلمرو خود را گسترش دهد تا جهان را در بر بگیرد و خود را در نقش این گربه ایفا کند. الهه ایزیس به عنوان مادر و همسر ایده آل، و همچنین حامی طبیعت و جادو. او یک رهبر و ملکه محبوب مردم و سرزمینش بود.

    گربه ها در مصر باستان

    مصریان باستان برای هزاران سال گربه ها و حیوانات دیگر را می پرستیدند که هر کدام به دلایل مختلف مورد احترام بودند.

    آنها برای سگ ها به دلیل توانایی آنها در شکار و محافظت ارزش قائل بودند، اما گربه ها این گونه بودندخاص ترین در نظر گرفته شده است. اعتقاد بر این بود که آنها موجوداتی جادویی و نماد حفاظت و الوهیت هستند [4]. خانواده های ثروتمند به آنها جواهرات می پوشیدند و به آنها خوراکی های فاخر می دادند.

    وقتی گربه ها می مردند، صاحبان آنها آنها را مومیایی می کردند و برای عزاداری ابروهای آنها را می تراشیدند [5]. آنها به عزاداری ادامه می‌دهند تا ابروهایشان رشد کند.

    گربه‌ها در هنر، از جمله نقاشی‌ها و مجسمه‌ها، به تصویر کشیده می‌شوند. آنها در دنیای باستان مصری ها بسیار مورد توجه بودند و مجازات کشتن گربه مرگ بود. [6].

    خدای باستت

    برخی از خدایان در اساطیر مصر قدرت تبدیل شدن به حیوانات مختلف را داشتند، اما فقط الهه باستت می توانست گربه شود [7]. معبد زیبایی که به او تقدیم شده بود در شهر پرباست ساخته شد و مردم از دور و دراز آمده بودند تا عظمت آن را تجربه کنند.

    همچنین ببینید: آتیلا هون چه شکلی بود؟ الهه باستت

    Ossama Boshra, CC BY-SA 4.0، از طریق Wikimedia Commons

    الهه باستت در مصر باستان حداقل در دوران سلسله دوم پرستش می شد و به صورت سر شیر به تصویر کشیده می شد.

    Mafdet Deity

    در مصر باستان، مفدت خدایی سر گربه بود که به عنوان محافظ اتاق های فرعون در برابر نیروهای شیطانی مانند عقرب ها و مارها شناخته می شد.

    دو قطعه که تصویری از مفدت را به عنوان معشوقه کلبه آنخ می سازد

    Cnyll، CC BY-SA 4.0، از طریق Wikimedia Commons

    او اغلب به عنوان سر به تصویر کشیده می شدپلنگ یا یوزپلنگ است و به ویژه در زمان سلطنت دن مورد احترام بود. مفدت اولین خدای شناخته شده با سر گربه در مصر بود و در زمان سلسله اول پرستش می شد.

    مومیایی گربه ها

    در اواخر دوره مصر باستان، از 672 قبل از میلاد به بعد، مومیایی کردن حیوانات رایج تر شدند [8]. این مومیایی‌ها اغلب به‌عنوان نذری به خدایان، به‌ویژه در جشنواره‌ها یا توسط زائران استفاده می‌شدند.

    گربه مومیایی شده از مصر

    موزه لوور، مالکیت عمومی، از طریق Wikimedia Commons

    از 323 تا 30 قبل از میلاد، در دوره هلنیستی، الهه ایزیس با گربه ها و باستت پیوند خورد [9]. در طول این زمان، گربه ها به طور سیستماتیک پرورش داده می شدند و به عنوان مومیایی برای خدایان قربانی می شدند.

    گربه ها ارزش خود را از دست می دهند

    پس از اینکه مصر در 30 سال قبل از میلاد به استان روم تبدیل شد، رابطه بین گربه ها و مذهب شروع شد. تغییر مکان.

    در قرن 4 و 5 پس از میلاد، مجموعه ای از احکام و احکام صادر شده توسط امپراتوران روم به تدریج اعمال بت پرستی و آیین های مرتبط با آن را سرکوب کردند.

    در سال 380 پس از میلاد، معابد بت پرست و گورستان گربه ها توقیف شده بود و قربانی کردن ممنوع بود. در سال 415، تمام اموالی که قبلاً به بت پرستی اختصاص داده شده بود به کلیسای مسیحی داده شد و مشرکان تا سال 423 تبعید شدند [10].

    گربه های مومیایی شده در موزه تاریخ طبیعی لندن

    کتاب آرشیو اینترنتی تصاویر، بدون محدودیت، از طریق Wikimedia Commons

    به عنوان یکدر نتیجه این تغییرات، احترام و ارزش گربه ها در مصر کاهش یافت. با این حال، در قرن پانزدهم، جنگجویان مملوک در مصر هنوز با گربه‌ها با احترام و شفقت رفتار می‌کردند که این نیز بخشی از سنت اسلامی است [11]. تاریخچه ای را ثبت کرد که آیا کلئوپاترا گربه داشت یا نه. با این حال، گربه ها در مصر باستان از ارزش بالایی برخوردار بودند.

    همچنین ببینید: 15 نماد برتر برابری با معانی

    آنها به عنوان حیوانات مقدس مورد احترام بودند و با خدایان متعددی از جمله باستت، الهه باروری سر گربه در ارتباط بودند. همچنین اعتقاد بر این بود که گربه‌ها دارای قدرت‌های ویژه‌ای هستند و اغلب در هنر و ادبیات به تصویر کشیده می‌شوند.

    در جامعه مصر باستان، گربه‌ها احترام زیادی قائل بودند و با دقت و احترام زیادی با آنها رفتار می‌شد.

    در حالی که نقش خاص گربه ها در زندگی کلئوپاترا به خوبی مستند نشده است، واضح است که آنها بخش مهمی از جامعه بودند و جایگاه ویژه ای در فرهنگ و مذهب آن دوران داشتند.




    David Meyer
    David Meyer
    جرمی کروز، یک مورخ و مربی پرشور، ذهن خلاقی است که در پس وبلاگ جذاب برای دوستداران تاریخ، معلمان و دانش آموزان آنها قرار دارد. جرمی با عشقی عمیق به گذشته و تعهدی تزلزل ناپذیر به گسترش دانش تاریخی، خود را به عنوان منبع قابل اعتماد اطلاعات و الهام معرفی کرده است.سفر جرمی به دنیای تاریخ در دوران کودکی او آغاز شد، زیرا او مشتاقانه هر کتاب تاریخی را که به دستش می رسید می خورد. او که مجذوب داستان های تمدن های باستانی، لحظات مهم در زمان، و افرادی بود که دنیای ما را شکل دادند، از همان دوران کودکی می دانست که می خواهد این اشتیاق را با دیگران به اشتراک بگذارد.جرمی پس از اتمام تحصیلات رسمی خود در تاریخ، شغل معلمی را آغاز کرد که بیش از یک دهه طول کشید. تعهد او به پرورش عشق به تاریخ در میان شاگردانش تزلزل ناپذیر بود، و او پیوسته به دنبال راه‌های نوآورانه برای درگیر کردن و مجذوب کردن ذهن‌های جوان بود. او با شناخت پتانسیل فناوری به عنوان یک ابزار آموزشی قدرتمند، توجه خود را به حوزه دیجیتال معطوف کرد و وبلاگ تاریخ تأثیرگذار خود را ایجاد کرد.وبلاگ جرمی گواهی بر تعهد او برای قابل دسترسی و جذاب کردن تاریخ برای همه است. او از طریق نوشتن شیوا، تحقیقات دقیق و داستان سرایی پر جنب و جوش خود، به وقایع گذشته روح می بخشد و به خوانندگان این امکان را می دهد تا احساس کنند که گویی شاهد وقوع تاریخ هستند.چشم هایشان. خواه این یک حکایت نادر شناخته شده باشد، چه تحلیلی عمیق از یک رویداد تاریخی مهم، یا کاوشی در زندگی شخصیت های تاثیرگذار، روایت های گیرا او طرفداران اختصاصی را به خود جلب کرده است.جرمی فراتر از وبلاگ خود، همچنین به طور فعال در تلاش‌های مختلف حفاظت از تاریخی مشارکت دارد و با موزه‌ها و جوامع تاریخی محلی همکاری نزدیک دارد تا اطمینان حاصل شود که داستان‌های گذشته ما برای نسل‌های آینده محافظت می‌شود. او که به خاطر سخنرانی‌های پویا و کارگاه‌های آموزشی برای سایر معلمان شناخته می‌شود، دائماً تلاش می‌کند تا دیگران را برای کاوش عمیق‌تر در ملیله‌های غنی تاریخ ترغیب کند.وبلاگ جرمی کروز به عنوان شاهدی بر تعهد تزلزل ناپذیر او برای قابل دسترسی، جذاب و مرتبط کردن تاریخ در دنیای پرشتاب امروز است. او با توانایی عجیب خود در انتقال خوانندگان به قلب لحظات تاریخی، همچنان به پرورش عشق به گذشته در بین علاقه مندان به تاریخ، معلمان و دانش آموزان مشتاق آنها ادامه می دهد.