بندر باستانی اسکندریه

بندر باستانی اسکندریه
David Meyer

اسکندریه مدرن بندری در سواحل مدیترانه شمالی مصر است. اسکندر مقدونی پس از فتح سوریه در سال 332 قبل از میلاد به مصر حمله کرد و سال بعد در سال 331 قبل از میلاد این شهر را تأسیس کرد. این شهر در دوران باستان به عنوان مکان فانوس دریایی بزرگ فاروس، یکی از عجایب هفتگانه افسانه ای جهان باستان برای کتابخانه اسکندریه و برای سراپیون، معبد سراپیس، که بخشی از یک مقر مشهور یادگیری را تشکیل می داد، به شهرت رسید. کتابخانه افسانه ای.

فهرست مطالب

    حقایق درباره اسکندریه

    • اسکندریه در سال 331 قبل از میلاد توسط اسکندر مقدونی تأسیس شد
    • تخریب صور توسط اسکندر خلأ در تجارت و تجارت منطقه ای ایجاد کرد که به نفع اسکندریه از رشد اولیه آن بود
    • فانوس دریایی معروف اسکندریه فاروس یکی از عجایب هفتگانه جهان باستان بود
    • کتابخانه و موزه اسکندریه یک مرکز معروف یادگیری و دانش در دنیای باستان را تشکیل دادند و دانشمندان را از سراسر جهان جذب کردند
    • سلسله بطلمیوسی پس از مرگ اسکندر مقدونی اسکندریه را پایتخت خود قرار داد و 300 سال بر مصر حکومت کرد
    • 6> مقبره اسکندر کبیر در اسکندریه بود، با این حال، باستان شناسان هنوز آن را پیدا نکرده اند
    • امروز، بقایای فانوس دریایی فاروس و محله سلطنتی در زیر آب های بندر شرقی غوطه ور شده اند
    • با ظهور مسیحیت در امپراتوری روم،اسکندریه به طور فزاینده ای به میدان نبرد مذاهب متخاصم تبدیل شد که به انحطاط تدریجی و فقر مالی و فرهنگی آن کمک کرد
    • باستان شناسان دریایی هر ساله آثار و اطلاعات بیشتری در مورد شگفتی های اسکندریه باستان کشف می کنند.

    ریشه های اسکندریه

    افسانه می گوید که الکساندر شخصاً نقشه شهر را طراحی کرده است. با گذشت زمان، اسکندریه از یک شهر بندری ساده به بزرگترین کلان شهر مصر باستان و پایتخت آن تبدیل شد. در حالی که مصریان اسکندر را بسیار تحسین می کردند تا جایی که اوراکل در سیوا او را نیمه خدا اعلام کرد، اسکندر تنها پس از چند ماه مصر را ترک کرد تا در فینیقیه لشکرکشی کند. فرمانده او، کلئومنس، مسئولیت ساختن چشم انداز اسکندر برای یک شهر بزرگ را به عهده گرفت.

    در حالی که کلئومنس پیشرفت قابل توجهی داشت، شکوفایی اولیه اسکندریه تحت حکومت بطلمیوس یکی از ژنرال های اسکندر رخ داد. در سال 323 قبل از میلاد پس از مرگ اسکندر، بطلمیوس جسد اسکندر را برای دفن به اسکندریه منتقل کرد. بطلمیوس پس از پایان دادن به جنگ‌های دیوداکی، پایتخت مصر را از ممفیس منتقل کرد و از اسکندریه بر مصر حکومت کرد. جانشینان سلسله بطلمیوس به سلسله بطلمیوس (332-30 قبل از میلاد) تکامل یافتند که 300 سال بر مصر حکومت کردند.

    با نابودی صور توسط اسکندر، اسکندریه از خلأ تجارت و تجارت منطقه ای بهره مند شد و شکوفا شد. در نهایت،این شهر بزرگ شد و تبدیل به بزرگترین شهر در جهان شناخته شده عصر خود شد و فیلسوفان، دانشمندان، ریاضیدانان، دانشمندان، مورخان و هنرمندان را جذب کرد. در اسکندریه بود که اقلیدس ریاضیات تدریس کرد و پایه‌های هندسه را گذاشت. ارشمیدس 287-212 قبل از میلاد در آنجا تحصیل کرد و اراتوستن (حدود 276 تا 194 قبل از میلاد) محاسبه خود را از محیط زمین تا 80 کیلومتری (50 مایلی) در اسکندریه انجام داد. . قهرمان (10-70 پس از میلاد)، یکی از مهندسان و فن‌شناسان برجسته جهان باستان، بومی اسکندریه بود.

    طرح‌بندی اسکندریه باستان

    اسکندریه باستان در ابتدا حول یک طرح شبکه هلنیستی چیده شد. دو بلوار عظیم به عرض حدود 14 متر (46 فوت) بر طراحی مسلط بودند. یکی شمال/جنوب و دیگری شرق/غرب. جاده های فرعی، حدود 7 متر (23 فوت عرض)، هر منطقه در شهر را به بلوک ها تقسیم می کردند. خیابان های فرعی کوچکتر هر بلوک را تقسیم می کردند. این طرح خیابان، بادهای تازه شمالی را قادر می سازد تا شهر را خنک کنند.

    شهروندان یونانی، مصری و یهودی هر کدام در محله های مختلف شهر ساکن بودند. محله سلطنتی در بخش شمالی شهر قرار داشت. متأسفانه محله سلطنتی اکنون در زیر آب های بندر شرقی غوطه ور شده است. دیوارهای مهم هلنیستی به ارتفاع 9 متر (30 فوت) زمانی شهر باستانی را احاطه کرده بودند. گورستانی که خارج از دیوارهای باستانی قرار داشت در خدمت شهر بود.

    شهروندان ثروتمندویلاهایی در امتداد خط ساحلی دریاچه ماریوت ساخت و انگور کشت و شراب درست کرد. بندرهای اسکندریه ابتدا یکپارچه و سپس گسترش یافتند. موج شکن ها به بنادر ساحلی اضافه شدند. جزیره کوچک فاروس از طریق یک گذرگاه به اسکندریه متصل شد و فانوس دریایی معروف اسکندریه در یک طرف جزیره فاروس ساخته شد تا کشتی ها را ایمن به بندر هدایت کند.

    کتابخانه اسکندریه

    کتابخانه ها و آرشیوها از ویژگی های مصر باستان بودند. با این حال، آن مؤسسات اولیه اساساً در حوزه محلی بودند. مفهوم یک کتابخانه جهانی، مانند کتابخانه اسکندریه، از دیدگاهی اساساً یونانی زاده شد که یک جهان بینی گسترده را در بر می گرفت. یونانی ها مسافران بی باک بودند و روشنفکران برجسته آنها از مصر دیدن کردند. تجربه آنها علاقه به کاوش در منابع موجود در میان این دانش "شرقی" را برانگیخت.

    تاسیس کتابخانه اسکندریه اغلب به دمتریوس فالرون، سیاستمدار سابق آتنی نسبت داده می شود که بعدها به دربار بطلمیوس اول فرار کرد. سوتر. او سرانجام مشاور پادشاه شد و بطلمیوس از دانش گسترده دمتریوس استفاده کرد و او را مأمور تأسیس کتابخانه در حدود سال 295 قبل از میلاد کرد.

    ساخت این کتابخانه افسانه ای در زمان سلطنت بطلمیوس اول سوتر (305-285 قبل از میلاد) آغاز شد و سرانجام به پایان رسید. توسط بطلمیوس دوم (285-246 پ.محققان از آنها درخواست می کنند تا کتاب هایی را در مجموعه آن مشارکت دهند. با گذشت زمان متفکران برجسته عصر، ریاضیدانان، شاعران، کاتبان و دانشمندان بسیاری از تمدن ها برای مطالعه در کتابخانه و تبادل نظر به اسکندریه آمدند. 70000 طومار پاپیروس. برای پر کردن مجموعه آنها، برخی از طومارها به دست آمد، در حالی که برخی دیگر در نتیجه جستجوی همه کشتی های وارد شده به بندر اسکندریه بود. هر کتابی که در داخل کشتی کشف شد به کتابخانه منتقل شد و در آنجا تصمیم گرفته شد که آیا آن را بازگرداند یا با یک نسخه جایگزین شود.

    حتی امروز، هیچ کس نمی‌داند چند کتاب به کتابخانه اسکندریه راه یافته است. برخی تخمین‌ها از آن زمان این مجموعه را در حدود 500000 جلد می‌دانند. یکی از افسانه های دوران باستان ادعا می کند که مارک آنتونی 200000 کتاب برای کتابخانه به کلئوپاترا هفتم هدیه کرده است، با این حال، این ادعا از زمان های قدیم مورد مناقشه بوده است.

    پلوتارک از دست دادن کتابخانه را به آتش سوزی توسط ژولیوس سزار نسبت می دهد که در طول محاصره این کتابخانه آغاز شد. اسکندریه در 48 ق.م. منابع دیگر نشان می‌دهند که این کتابخانه نبود، بلکه انبارهای نزدیک بندر که نسخه‌های خطی را ذخیره می‌کردند، در اثر آتش سوزی سزار از بین رفت.

    فانوس دریایی اسکندریه

    یکی از عجایب هفتگانه افسانه‌ای دنیای باستان، فانوس افسانه ای فاروس اسکندریه یک شگفتی تکنولوژیک و ساخت و ساز و طراحی آن بود.به عنوان نمونه اولیه برای تمام فانوس های دریایی بعدی خدمت کرد. اعتقاد بر این است که توسط بطلمیوس اول سوتر سفارش داده شده است. سوستراتوس کنیدوس بر ساخت آن نظارت داشت. فانوس دریایی فاروس در زمان سلطنت پسر بطلمیوس دوم سوتر در حدود سال 280 قبل از میلاد تکمیل شد.

    این فانوس دریایی در جزیره فاروس در بندر اسکندریه ساخته شد. منابع باستانی ادعا می کنند که 110 متر (350 فوت) در آسمان اوج گرفته است. در آن زمان، تنها سازه بلندتر ساخته دست بشر، اهرام بزرگ جیزه بود. مدل‌ها و تصاویر باستانی نشان می‌دهد که فانوس دریایی در سه مرحله ساخته شده است که هر کدام کمی به سمت داخل شیب دارند. پایین ترین مرحله مربع، مرحله بعدی هشت ضلعی بود، در حالی که مرحله بالایی به شکل استوانه بود. یک پلکان مارپیچ گسترده بازدیدکنندگان را به داخل فانوس دریایی، به بالاترین مرحله آن هدایت می‌کرد، جایی که آتش در شب روشن می‌شد.

    همچنین ببینید: آخرین بار چه زمانی از ماسک استفاده شده است؟

    اطلاعات کمی درباره طراحی چراغ راهنمایی یا طرح داخلی دو طبقه بالا باقی مانده است. اعتقاد بر این است که تا سال 796 قبل از میلاد، طبقه بالا فرو ریخته بود و یک زلزله مهیب بقایای فانوس دریایی را در اواخر قرن 14 نابود کرد.

    سوابق باقی مانده نشان می دهد که فانوس دریایی شامل یک آتش باز بزرگ همراه با یک آینه ای برای انعکاس نور آتش برای هدایت ایمن کشتی ها به بندر. آن اسناد باستانی همچنین از یک مجسمه یا یک جفت مجسمه در بالای فانوس دریایی یاد می کند. مصر شناسان و مهندسان حدس می زنند کهاثرات طولانی آتش سوزی می تواند ساختار بالای فانوس دریایی را ضعیف کرده و باعث فروریختن آن شود. فانوس دریایی اسکندریه به مدت 17 قرن پابرجا بود.

    امروز، بقایای فانوس دریایی فاروس در نزدیکی قلعه قایت بی غوطه ور شده است. حفاری‌های زیر آب بندر نشان داد که بطلمیوس‌ها ابلیسک‌ها و مجسمه‌هایی را از هلیوپولیس حمل می‌کردند و آنها را در اطراف فانوس دریایی قرار می‌دادند تا کنترل خود را بر مصر نشان دهند. باستان شناسان زیر آب مجسمه های عظیم یک زوج بطلمیوسی را کشف کردند که لباس خدایان مصری را پوشیده بودند.

    همچنین ببینید: نماد خون آشام ها (15 معنی برتر)

    اسکندریه تحت حکومت رومیان

    ثروت اسکندریه بر اساس موفقیت استراتژیک سلسله بطلمیوس افزایش یافت و سقوط کرد. پس از داشتن فرزندی از سزار، کلئوپاترا هفتم خود را با جانشین سزار، مارک آنتونی، پس از ترور سزار در سال 44 قبل از میلاد متحد کرد. این اتحاد ثبات را برای اسکندریه به ارمغان آورد، زیرا این شهر در سیزده سال بعد به پایگاه عملیات آنتونی تبدیل شد.

    اما، پس از پیروزی اکتاویان سزار بر آنتونی در سال 31 قبل از میلاد در نبرد آکتیوم، کمتر از یک سال از هر دو گذشت. آنتونی و کلئوپاترا هفتم پس از خودکشی مرده بودند. مرگ کلئوپاترا به سلطنت 300 ساله سلسله بطلمیوسی پایان داد و روم مصر را به عنوان یک استان ضمیمه کرد.

    پس از پایان جنگ داخلی روم، آگوستوس به دنبال تحکیم قدرت خود در استان های روم بود و بسیاری از موارد را بازسازی کرد. اسکندریهدر سال 115 پس از میلاد، جنگ کیتوس بخش زیادی از اسکندریه را ویران کرد. امپراطور هادریان دستور داد آن را به شکوه سابق خود بازگرداند. بیست سال بعد ترجمه یونانی انجیل، هفتادمین در سال 132 بعد از میلاد در اسکندریه تکمیل شد و جای خود را در کتابخانه بزرگی گرفت که هنوز هم دانشمندان جهان شناخته شده را جذب می کرد.

    علمای دینی همچنان از کتابخانه بازدید می کردند. برای تحقیق جایگاه اسکندریه به عنوان مرکز آموزش، مدتهاست که پیروان ادیان مختلف را جذب کرده است. این جناح های مذهبی برای تسلط بر شهر رقابت می کردند. در طول سلطنت آگوستوس اختلافاتی بین بت پرستان و یهودیان پدید آمد. محبوبیت فزاینده مسیحیت در سراسر امپراتوری روم بر این تنش های عمومی افزود. پس از اعلامیه امپراتور کنستانتین در سال 313 پس از میلاد (در مورد فرمان میلان مبنی بر تساهل مذهبی، مسیحیان دیگر تحت تعقیب قرار نگرفتند و در حالی که به جمعیت بت پرست و یهودی اسکندریه حمله می کردند، دیگر تحت تعقیب قرار نگرفتند. 9>

    اسکندریه که زمانی شهر پر رونق دانش و دانش بود، در تنش‌های مذهبی بین ایمان مسیحی جدید و ایمان قدیمی اکثریت بت پرست گرفتار شد. تئوفیلوس تمام معابد بت پرست اسکندریه را در سال 391 پس از میلاد ویران کرد یا به کلیسا تبدیل کرد.

    در حدود سال 415 پس از میلاد اسکندریه به طور مداوم در حال غرق شدن است.درگیری مذهبی که به گفته برخی از مورخان منجر به تخریب معبد سراپیس و آتش زدن کتابخانه بزرگ شد. به دنبال این رویدادها، اسکندریه پس از این تاریخ به شدت افول کرد زیرا فیلسوفان، دانشمندان، هنرمندان، دانشمندان و مهندسان شروع به ترک اسکندریه به مقصدهای کمتر آشفته کردند.

    اسکندریه در پی این اختلاف از نظر فرهنگی و مالی فقیر شد و آن را آسیب پذیر کرد. . مسیحیت، هر دو، به طور فزاینده ای به میدان جنگ برای ادیان متخاصم تبدیل شد.

    در سال 619 پس از میلاد، ایرانیان ساسانی شهر را فتح کردند تا امپراتوری بیزانس آن را در سال 628 پس از میلاد آزاد کند. اما در سال 641 میلادی مسلمانان عرب به رهبری خلیفه عمر به مصر حمله کردند و سرانجام در سال 646 میلادی اسکندریه را تصرف کردند. در سال 1323 میلادی، بیشتر اسکندریه بطلمیوسی ناپدید شد. زمین لرزه های پی در پی بندر را از بین برد و فانوس دریایی نمادین آن را ویران کرد.

    تأمل در گذشته

    در اوج خود، اسکندریه شهری شکوفا و پررونق بود که قبل از نابودی فیلسوفان و متفکران برجسته جهان شناخته شده را به خود جذب کرد. تحت تأثیر اختلافات مذهبی و اقتصادی ناشی از بلایای طبیعی. در سال 1994 پس از میلاد اسکندریه باستان شروع به ظهور مجدد مجسمه‌ها، آثار و ساختمان‌های غوطه‌ور در بندر آن کرد.




    David Meyer
    David Meyer
    جرمی کروز، یک مورخ و مربی پرشور، ذهن خلاقی است که در پس وبلاگ جذاب برای دوستداران تاریخ، معلمان و دانش آموزان آنها قرار دارد. جرمی با عشقی عمیق به گذشته و تعهدی تزلزل ناپذیر به گسترش دانش تاریخی، خود را به عنوان منبع قابل اعتماد اطلاعات و الهام معرفی کرده است.سفر جرمی به دنیای تاریخ در دوران کودکی او آغاز شد، زیرا او مشتاقانه هر کتاب تاریخی را که به دستش می رسید می خورد. او که مجذوب داستان های تمدن های باستانی، لحظات مهم در زمان، و افرادی بود که دنیای ما را شکل دادند، از همان دوران کودکی می دانست که می خواهد این اشتیاق را با دیگران به اشتراک بگذارد.جرمی پس از اتمام تحصیلات رسمی خود در تاریخ، شغل معلمی را آغاز کرد که بیش از یک دهه طول کشید. تعهد او به پرورش عشق به تاریخ در میان شاگردانش تزلزل ناپذیر بود، و او پیوسته به دنبال راه‌های نوآورانه برای درگیر کردن و مجذوب کردن ذهن‌های جوان بود. او با شناخت پتانسیل فناوری به عنوان یک ابزار آموزشی قدرتمند، توجه خود را به حوزه دیجیتال معطوف کرد و وبلاگ تاریخ تأثیرگذار خود را ایجاد کرد.وبلاگ جرمی گواهی بر تعهد او برای قابل دسترسی و جذاب کردن تاریخ برای همه است. او از طریق نوشتن شیوا، تحقیقات دقیق و داستان سرایی پر جنب و جوش خود، به وقایع گذشته روح می بخشد و به خوانندگان این امکان را می دهد تا احساس کنند که گویی شاهد وقوع تاریخ هستند.چشم هایشان. خواه این یک حکایت نادر شناخته شده باشد، چه تحلیلی عمیق از یک رویداد تاریخی مهم، یا کاوشی در زندگی شخصیت های تاثیرگذار، روایت های گیرا او طرفداران اختصاصی را به خود جلب کرده است.جرمی فراتر از وبلاگ خود، همچنین به طور فعال در تلاش‌های مختلف حفاظت از تاریخی مشارکت دارد و با موزه‌ها و جوامع تاریخی محلی همکاری نزدیک دارد تا اطمینان حاصل شود که داستان‌های گذشته ما برای نسل‌های آینده محافظت می‌شود. او که به خاطر سخنرانی‌های پویا و کارگاه‌های آموزشی برای سایر معلمان شناخته می‌شود، دائماً تلاش می‌کند تا دیگران را برای کاوش عمیق‌تر در ملیله‌های غنی تاریخ ترغیب کند.وبلاگ جرمی کروز به عنوان شاهدی بر تعهد تزلزل ناپذیر او برای قابل دسترسی، جذاب و مرتبط کردن تاریخ در دنیای پرشتاب امروز است. او با توانایی عجیب خود در انتقال خوانندگان به قلب لحظات تاریخی، همچنان به پرورش عشق به گذشته در بین علاقه مندان به تاریخ، معلمان و دانش آموزان مشتاق آنها ادامه می دهد.