فهرست مطالب
این که تمدن مصر باستان تا این حد مقاوم بوده و هزاران سال دوام آورده است، بخش کوچکی از سیستم حکومتی است که در طی قرن ها تکامل یافته است. مصر باستان یک الگوی حکومت سلطنتی تئوکراتیک را توسعه داد و اصلاح کرد. فرعون از طریق فرمان الهی که مستقیماً از خدایان دریافت می شد، حکومت می کرد. وظیفه او این بود که بهعنوان واسطه بین خدایان مصر و مردم مصر عمل کند.
همچنین ببینید: Isis: الهه باروری، مادری، ازدواج، پزشکی و amp; شعبده بازياراده خدایان از طریق قوانین فرعون و سیاستهای دولت او بیان میشد. پادشاه نارمر، مصر را متحد کرد و حکومت مرکزی را در حدود سال 1390 تأسیس کرد. 3150 ق.م. شواهد باستان شناسی نشان می دهد که شکلی از حکومت قبل از پادشاه نارمر وجود داشته است، در حالی که در دوره پیش از سلسله (حدود 6000-3150 قبل از میلاد) پادشاهان عقرب شکلی از حکومت را بر اساس سلطنت اجرا می کردند. شکلی که این حکومت به خود گرفت ناشناخته باقی مانده است.
فهرست مطالب
حقایقی درباره حکومت مصر باستان
- شکل مرکزی حکومت در مصر باستان از دوره پیش از سلسله (حدود 6000-3150 پ. فرعون
- فرعون از طریق فرمان الهی که مستقیماً از خدایان دریافت شده بود، حکومت می کرد.فرمانداران منطقه ای یا نومارک ها در سطح استانی کنترل داشتند
- شهرداران مصری داشتند که آنها را اداره می کردند
- اقتصاد مصر باستان بر مبنای مبادله مبادله بود و مردم برای پرداخت مالیات از محصولات کشاورزی، جواهرات گرانبها و فلزات استفاده می کردند.
- دولت غلات مازاد را ذخیره می کرد و آن را بین کارگران ساختمانی که در پروژه های تاریخی مشغول به کار بودند یا بین مردم در زمان شکست محصول و قحطی توزیع می کرد. از کاخ او
ترسیم مدرن پادشاهی های مصر باستان
مصر شناسان قرن نوزدهم تاریخ طولانی مصر را به بخش های زمانی تقسیم کردند که به پادشاهی ها طبقه بندی شدند. دورههایی که توسط یک دولت مرکزی قوی متمایز میشوند به عنوان «پادشاهی» شناخته میشوند، در حالی که دورههایی که حکومت مرکزی ندارند «دورههای میانی» نامیده میشوند. به نوبه خود، مصریان باستان هیچ تمایزی بین دورههای زمانی قائل نبودند. کاتبان پادشاهی میانه مصر (حدود 2040-1782 قبل از میلاد) به اولین دوره میانی (2181-2040 قبل از میلاد) به عنوان یک زمان مصیبت نگاه می کردند، اما آنها رسما یک اصطلاح متمایز برای این زمان ها ایجاد نکردند.
در طول قرن ها، عملکرد دولت مصر اندکی تکامل یافت، با این حال، طرح اولیه دولت مصر در طول سلسله اول مصر (حدود 3150 - حدود 2890 قبل از میلاد) تنظیم شد. فرعون بر کشور سلطنت کرد. یک وزیربه عنوان نفر دوم او عمل کرد. سیستمی از فرمانداران منطقه ای یا نومارک ها در سطح استانی کنترل داشتند، در حالی که یک شهردار بر شهرهای بزرگ حکومت می کرد. هر فرعون پس از آشفتگی دوره میانی دوم (حدود 1782 - حدود 1570 قبل از میلاد) از طریق مقامات دولتی، کاتبان و نیروی پلیس کنترل را اعمال می کرد.
پادشاه تصمیمات سیاسی، قوانین را صادر کرد و پروژه های ساختمانی را به اجرا درآورد. از دفاتر مجتمع کاخ خود در پایتخت مصر. سپس دولت او تصمیمات خود را از طریق بوروکراسی گسترده ای که کشور را به صورت روزانه اداره می کرد، اجرا کرد. این مدل از حکومت با حداقل تغییرات از ج. 3150 قبل از میلاد تا 30 قبل از میلاد زمانی که روم به طور رسمی مصر را ضمیمه کرد.
مصر پیش از سلسله
مصر شناسان سوابق کمی از دولت را کشف کرده اند که مربوط به دوره پادشاهی قدیم است. شواهد باستان شناسی نشان می دهد که اولین فراعنه مصر شکلی از حکومت مرکزی را ایجاد کردند و یک سیستم اقتصادی را برای خدمت به پادشاهی یکپارچه مصر تحت یک پادشاه حاکم برپا کردند. به جای یک سیستم مبادله مبتنی بر پول. مصریان به دولت مرکزی خود مالیات هایی به شکل دام، محصولات زراعی، فلزات گرانبها و سنگ ها یا جواهرات پرداخت می کردند. دولت امنیت و آرامش را تامین کرد، ساخت و سازهای عمومی را راه اندازی کرد و فروشگاه ها را حفظ کرداز منابع غذایی ضروری در صورت قحطی.
پادشاهی قدیم مصر
در طول پادشاهی قدیم، دولت مصر باستان متمرکزتر شد. این قدرت متمرکز آنها را قادر ساخت تا منابع کشور را پشت اراده فرعون بسیج کنند. ساخت اهرام سنگی به یاد ماندنی نیاز به نیروی کار گسترده ای برای سازماندهی، استخراج و حمل سنگ و ایجاد یک دنباله لجستیکی گسترده برای حفظ تلاش های عظیم ساختمانی داشت.
فرعون های سلسله های سوم و چهارم مصر این را حفظ کردند. دولت مرکزی را تقویت کرد و تقریباً به آنها قدرت مطلق داد.
فرعون مقامات ارشد دولت خود را منصوب کرد و آنها اغلب اعضای خانواده بزرگ خود را برای اطمینان از وفاداری خود به فرعون انتخاب کردند. این سازوکار حکومت بود که به فرعون اجازه داد تا تلاش اقتصادی مورد نیاز برای پروژههای ساختمانی عظیم خود را که گاهی چندین دهه طول میکشید، حفظ کند.
در طول سلسلههای پنجم و ششم، قدرت فرعون کم رنگ شد. نومارک ها یا فرمانداران ولسوالی ها در قدرت رشد کرده بودند، در حالی که تکامل مناصب دولتی به مناصب موروثی جریان استعدادهای تازه را کاهش داد که رده های دولتی را دوباره پر می کردند. در پایان پادشاهی قدیم، این نومارکها بودند که بر نواحی یا نواحی خود بدون نظارت مؤثر فرعون حکومت میکردند. هنگامی که فراعنه کنترل مؤثر بر نامهای محلی را از دست دادند،نظام حکومت مرکزی مصر فروپاشید.
دوره های میانی مصر باستان
مصر شناسان سه دوره میانی را در جدول زمانی تاریخی مصر باستان وارد کرده اند. هر یک از پادشاهی های قدیم، میانی و جدید یک دوره میانی متلاطم را دنبال کرد. در حالی که هر دوره میانی ویژگیهای منحصر به فردی داشت، اما نشاندهنده زمانی بود که دولت متمرکز فروپاشید و اتحاد مصر در میان پادشاهان ضعیف، قدرت سیاسی و اقتصادی رو به رشد حکومت دینسالاری و تحولات اجتماعی از هم پاشید.
پادشاهی میانه.
دولت پادشاهی قدیم به عنوان سکوی پرشی برای ظهور پادشاهی میانه عمل کرد. فرعون مدیریت خود را اصلاح کرد و حکومت خود را گسترش داد. در مورد عناوین و وظایف مقامات دولتی شفاف سازی شد و مسئولیت پذیری و شفافیت بیشتر را معرفی کرد. آنها به طور مؤثر حوزه نفوذ مقامات فردی را مهار کردند.
دولت مرکزی فرعون خود را بیشتر درگیر نامها کرد و کنترل مرکزی بیشتری بر مردم و سطح مالیات آنها اعمال کرد. فرعون قدرت نومارک ها را مهار کرد. او مقاماتی را برای نظارت بر اقدامات نوم ها منصوب کرد و با قرار دادن شهرها در مرکز ساختار حکومتی، قدرت سیاسی و اقتصادی نام ها را کاهش داد. این امر قدرت و نفوذ تک تک شهرداران را به شدت افزایش دادبه رشد بوروکراسی طبقه متوسط.
پادشاهی جدید
فرعون های پادشاهی جدید تا حد زیادی ساختار دولتی موجود را ادامه دادند. آنها با کاهش اندازه هر نوم و در عین حال افزایش تعداد نوم ها، برای مهار قدرت نام های استانی اقدام کردند. در حوالی این زمان، فراعنه همچنین ارتش ثابت حرفه ای ایجاد کردند.
سلسله نوزدهم نیز شاهد افول سیستم حقوقی بود. در این مدت، شاکیان شروع به جستجوی احکام از اوراکل ها کردند. کشیشان لیستی از مظنونان را به مجسمه خدا دیکته کردند و مجسمه مجرمان را متهم کرد. این تغییر بیشتر قدرت سیاسی کشیش را افزایش داد و در را به روی فساد نهادی باز کرد.
اواخر دوره و سلسله بطلمیوس
در سال های 671 و 666 قبل از میلاد مصر توسط آشوری ها که کشور را فتح کردند مورد تهاجم قرار گرفت. در سال 525 قبل از میلاد، ایرانیان با حمله به مصر، مصر را به یک ساتراپی با پایتخت آن ممفیس تبدیل کردند. مانند آشوریان قبل از آنها، ایرانیان تمام مناصب قدرت را به دست گرفتند.
اسکندر کبیر در سال 331 قبل از میلاد ایران، از جمله مصر را شکست داد. اسکندر به عنوان فرعون مصر در ممفیس تاجگذاری کرد و مقدونیهای او سلطنت کردند. پس از مرگ اسکندر، بطلمیوس (323-285 قبل از میلاد) یکی از سرداران او سلسله بطلمیوسی مصر را تأسیس کرد. بطلمیوسیان فرهنگ مصر را تحسین کردند و آن را در حکومت خود جذب کردند و فرهنگ یونانی و مصری را از پایتخت جدید خود در هم آمیختند.اسکندریه در زمان بطلمیوس پنجم (204-181 پ.م.)، دولت مرکزی کاهش یافت و بسیاری از کشور در شورش بودند. کلئوپاترا هفتم (69-30 قبل از میلاد) آخرین فرعون بطلمیوسی مصر بود. رم پس از مرگ او مصر را به طور رسمی به عنوان یک استان ضمیمه کرد.
ساختار دولت در مصر باستان
مصر لایه هایی از مقامات دولتی داشت. برخی از مقامات در سطح ملی کار می کردند، در حالی که برخی دیگر بر وظایف استانی متمرکز بودند.
یک وزیر دومین فرمانده فرعون بود. وظیفه نظارت بر گستره وسیعی از ادارات دولتی از جمله جمع آوری مالیات، کشاورزی، ارتش، سیستم قضایی و نظارت بر پروژه های ساختمانی بی شمار فرعون بر عهده وزیر بود. در حالی که مصر معمولاً یک وزیر داشت. گاهاً دو وزیر منصوب می شدند که مسئول مصر علیا یا سفلی بودند.
رئیس خزانه داری یکی دیگر از سمت های تأثیرگذار در دولت بود. او مسئول ارزیابی و اخذ مالیات و داوری در مورد اختلافات و اختلافات بود. خزانهدار و مقاماتش سوابق مالیاتی را نگهداری میکردند و بر توزیع مجدد کالاهای مبادلهای که از طریق سیستم مالیاتی جمعآوری میشد نظارت میکردند.
برخی از سلسلهها همچنین یک ژنرال را برای فرماندهی ارتش مصر منصوب کردند. ولیعهد غالباً فرماندهی ارتش را بر عهده میگرفت و قبل از به تخت نشستن به عنوان ژنرال فرمانده آن خدمت میکرد.
ژنرال مسئول سازماندهی و تجهیز بود.و آموزش ارتش. یا فرعون یا ژنرال معمولاً ارتش را بسته به اهمیت و مدت زمان لشکرکشی به نبرد رهبری میکردند.
نظارت یکی دیگر از عنوانهای پرکاربرد در دولت مصر باستان بود. ناظران مکانهای ساختوساز و کاری مانند اهرام را مدیریت میکردند، در حالی که دیگران انبارهای انبار را مدیریت میکردند و سطوح انبار را زیر نظر داشتند.
در قلب هر دولت مصر باستان، لشکر کاتبان آن بود. کاتبان احکام دولتی، قوانین و سوابق رسمی را ضبط می کردند، مکاتبات خارجی را تهیه می کردند و اسناد دولتی می نوشتند.
آرشیو دولت مصر باستان
دولت مصر باستان مانند بسیاری از بوروکراسی ها، به دنبال ثبت اعلامیه ها و قوانین فرعون بود. ، دستاوردها و رویدادها. به طور منحصر به فرد، بسیاری از بینش های مربوط به دولت از طریق کتیبه های مقبره به ما می رسد. فرمانداران استان ها و مقامات دولتی مقبره هایی ساختند یا به آنها هدیه دادند. این مقبره ها با کتیبه هایی تزئین شده اند که جزئیات عناوین و وقایع کلیدی آنها را در طول زندگی آنها ثبت می کند. مقبره یکی از مقامات حاوی شرح ملاقات با یک هیئت تجاری خارجی به نمایندگی از فرعون بود.
باستان شناسان همچنین انبارهایی از سوابق تجاری را همراه با اسناد قانونی، از جمله پیگرد دقیق مهاجمان مقبره، حفاری کرده اند. آنها اقداماتی را که دولت برای تنبیه آنها و جلوگیری از غارت بیشتر اتخاذ کرده است، تشریح می کنند. ارشدمقامات دولتی همچنین اسنادی را مهر و موم کردند که نقل و انتقال اموال را مستند می کند و به محققان بینش هایی در مورد معاملات روزانه انجام شده در پادشاهی می دهد.
تأمل در گذشته
یک عامل مهم در دوام مصر باستان تمدن، نظام حکومتی آن بود. مدل حکومت سلطنتی تئوکراتیک تصحیح شده مصر باستان، قدرت، ثروت و نفوذ سه مرکز قدرت را که شامل سلطنت، نومرکز استانی و کشیش میشد، متعادل میکرد. این سیستم تا پایان سلسله بطلمیوس و استقلال مصر ادامه داشت.
تصویر سربرگ با حسن نیت ارائه شده: پاتریک گری [Public Domain Mark 1.0]، از طریق flickr
همچنین ببینید: آیا طبل قدیمی ترین ساز است؟