مصر تحت حکومت روم

مصر تحت حکومت روم
David Meyer

کلئوپاترا هفتم فیلوپاتور آخرین ملکه مصر و آخرین فرعون آن بود. مرگ او در سال 30 قبل از میلاد به بیش از 3000 سال فرهنگ اغلب باشکوه و خلاق مصر پایان داد. پس از خودکشی کلئوپاترا هفتم، سلسله بطلمیوسی که از سال 323 قبل از میلاد بر مصر حکومت می کرد، از بین رفت، مصر به استان روم تبدیل شد و "سبد نان" رم شد.

فهرست مطالب

    حقایق درباره مصر تحت حکومت روم

    • سزار آگوستوس در 30 قبل از میلاد مصر را به روم ضمیمه کرد.
    • استان مصر توسط سزار آگوستوس به Aegyptus تغییر نام یافت
    • سه لژیون رومی در این منطقه مستقر شدند. مصر برای محافظت از حاکمیت روم
    • یک فرماندار منصوب شده توسط امپراتور بر اگیپتوس حکومت می کرد
    • رئیس ها مسئول اداره استان و امور مالی و دفاع از آن بودند
    • مصر به استان های کوچکتر تقسیم شد. هر یک مستقیماً به بخشدار گزارش می‌داد
    • وضعیت اجتماعی، مالیات و سیستم ریاست دادگاه بر اساس قومیت افراد و شهر محل سکونت آنها بود
    • طبقات اجتماعی شامل: شهروند رومی، یونانی، متروپولیتی، یهودی و مصری.
    • خدمات نظامی رایج ترین وسیله برای بهبود وضعیت اجتماعی شما بود
    • تحت نظارت روم، مصر به سبد نان روم تبدیل شد
    • اقتصاد مصر در ابتدا تحت حکومت رومیان قبل از آن بهبود یافت. توسط فساد تضعیف شده است.

    دخالت اولیه پیچیده رم در سیاست مصر

    روم درگیرامور سیاسی مصر از زمان سلطنت بطلمیوس ششم در قرن دوم قبل از میلاد. در سالهای پس از پیروزی اسکندر مقدونی بر ایرانیان، مصر درگیری و آشفتگی قابل توجهی را تجربه کرده بود. خاندان یونانی بطلمیوس از پایتخت خود اسکندریه، که در واقع شهری یونانی در اقیانوس مصریان بود، بر مصر حکومت کردند. بطلمیوس به ندرت از دیوارهای اسکندریه عبور می کرد و هرگز به خود زحمت تسلط بر زبان مصری را نمی داد.

    بطلمیوس ششم با کلئوپاترا اول، مادرش تا زمان مرگش در سال 176 قبل از میلاد حکومت کرد. سلوکیان در دوران حکومت پر دردسر او، به فرمانروایی پادشاهشان آنتیوخوس چهارم، دو بار طی سالهای 169 و 164 قبل از میلاد به مصر حمله کردند. رم مداخله کرد و به بطلمیوس ششم کمک کرد تا تا حدودی کنترل بر پادشاهی خود را به دست آورد.

    هجوم بعدی روم به سیاست مصر در سال 88 قبل از میلاد صورت گرفت، زمانی که بطلمیوس یازدهم جوان به دنبال پدر تبعیدی خود، بطلمیوس دهم، ادعای تاج و تخت کرد. پس از واگذاری روم مصر و قبرس، سردار رومی کورنلیوس سولا بطلمیوس یازدهم را به عنوان پادشاه مصر منصوب کرد. عموی او بطلمیوس نهم لاتریوس در سال 81 قبل از میلاد درگذشت و دخترش کلئوپاترا برنیس را بر تخت سلطنت گذاشت. با این حال، سولا برنامه ریزی کرد تا یک پادشاه طرفدار روم را بر تخت پادشاهی مصر بنشاند. او بطلمیوس یازدهم را به زودی به مصر فرستاد. سولا وصیت نامه بطلمیوس اسکندر را در روم به عنوان توجیهی برای مداخله او به نمایش گذاشت. همچنین در وصیت نامه مقرر شده بود که بطلمیوس یازدهم باید با برنیس سوم ازدواج کند که اتفاقاً پسر عمویش، نامادری و احتمالاً او بود.خواهر ناتنی اش نوزده روز پس از ازدواج آنها، بطلمیوس برنیس را به قتل رساند. این غیرعاقلانه بود، زیرا برنیس بسیار محبوب بود. متعاقباً گروهی از اسکندریه‌ها بطلمیوس یازدهم را لینچ کردند و پسر عموی او بطلمیوس دوازدهم جانشین او شد.

    بسیاری از رعایای اسکندریه بطلمیوس دوازدهم روابط نزدیک او با روم را تحقیر کردند و او در سال 58 قبل از میلاد از اسکندریه اخراج شد. او به رم گریخت و بدهی زیادی به طلبکاران رومی داشت. در آنجا پومپیوس پادشاه تبعیدی را در خود جای داد و به بازگرداندن بطلمیوس به قدرت کمک کرد. بطلمیوس دوازدهم برای حمله به مصر در سال 55 قبل از میلاد به آولوس گابینیوس 10000 استعداد پرداخت. گابینیوس ارتش مرزی مصر را شکست داد، به اسکندریه لشکر کشید و به کاخ حمله کرد، جایی که نگهبانان کاخ بدون جنگ تسلیم شدند. علیرغم اینکه پادشاهان مصری خود خدایان را بر روی زمین تجسم می‌دادند، بطلمیوس دوازدهم مصر را مطیع هوس‌های روم کرده بود.

    پس از شکست او در سال 48 قبل از میلاد توسط سزار در نبرد فارسالوس، دولت‌مرد و ژنرال رومی، پومپیوس در این کشور گریخت. به مصر مبدل شد و به آنجا پناه برد. با این حال، بطلمیوس هشتم پومپیوس را در 29 سپتامبر 48 قبل از میلاد ترور کرد تا مورد لطف سزار قرار گیرد. وقتی سزار رسید، سر بریده پمپی را به او هدیه کردند. کلئوپاترا هفتم سزار را به دست آورد و معشوق او شد. سزار راه را برای بازگشت کلئوپاترا هفتم به تاج و تخت هموار کرد. جنگ داخلی مصر تضمین شد. با ورود نیروهای کمکی رومی، نبرد سرنوشت ساز نیل در سال 47 قبل از میلاد شاهد بطلمیوس سیزدهم بود.مجبور به فرار از شهر و پیروزی برای سزار و کلئوپاترا شد.

    شکست بطلمیوس سیزدهم، پادشاهی بطلمیوس را به وضعیت یک دولت مشتری رومی کاهش داد. پس از ترور سزار، کلئوپاترا مصر را با مارک آنتونی علیه نیروهای اکتاویان متحد کرد. با این حال، آنها شکست خوردند و اکتاویان پسر کلئوپاترا را با سزار، سزاریون، اعدام کرد.

    مصر به عنوان یک استان روم

    پس از پایان جنگ داخلی حفاظت شده رم، اکتاویان در 29 قبل از میلاد به رم بازگشت. . اکتاویان در طول راهپیمایی پیروزمندانه خود در رم، غنایم جنگی خود را به نمایش گذاشت. تصویری از کلئوپاترا که روی کاناپه دراز کشیده بود، برای تمسخر عمومی به نمایش گذاشته شد. فرزندان بازمانده ملکه، الکساندر هلیوس، کلئوپاترا سلن، و بطلمیوس فیلادلفوس در رژه پیروزمندانه به نمایش گذاشته شدند.

    یک بخشدار رومی که فقط به اکتاویان پاسخگو بود اکنون مصر را اداره می کرد. حتی سناتورهای رومی هم از ورود به مصر بدون اجازه امپراتور منع شدند. رم همچنین سه لژیون خود را در مصر مستقر کرد.

    امپراتور آگوستوس کنترل مطلق بر مصر را اعلام کرد. در حالی که قوانین روم جایگزین قوانین سنتی مصر شد، بسیاری از نهادهای سلسله بطلمیوسی سابق با وجود تغییرات اساسی در ساختارهای اجتماعی و اداری آن همچنان پابرجا ماندند. آگوستوس ماهرانه دولت را با نامزدهای کلاس سوارکاری رم پر کرد. با وجود این تحولات آشفته،در زندگی مذهبی و فرهنگی روزانه مصر تغییر چندانی نکرده است، به جز ایجاد یک فرقه امپراتوری. کاهنان بسیاری از حقوق سنتی خود را حفظ کردند.

    همچنین ببینید: نماد ماه (9 معنی برتر)

    روم حتی به دنبال گسترش قلمرو مصر با رهبری ائلیوس گالوس بخشدار یک لشکرکشی ناموفق به عربستان از 26-25 قبل از میلاد بود. به همین ترتیب، جانشین وی، بخشدار، پترونیوس، دو لشکرکشی به پادشاهی مرویت در حدود 24 قبل از میلاد ترتیب داد. با تأمین امنیت مرزهای مصر، یک لژیون عقب نشینی کرد.

    خطوط شکست اجتماعی و مذهبی

    در حالی که اسکندریه در زمان سلطنت بطلمیوس عمیقاً تحت تأثیر فرهنگ یونانی قرار گرفته بود، تأثیر کمی فراتر از شهر داشت. سنت ها و ادیان مصری همچنان در بقیه مصر رونق یافت. تا زمان ظهور مسیحیت در قرن چهارم این تغییر ایجاد نشد. سنت مارکو به شکل گیری کلیسای سنتی مسیحی در مصر نسبت داده می شود، اگرچه مشخص نیست که چه تعداد مسیحی قبل از قرن چهارم در مصر زندگی می کردند.

    در حالی که رم به هر منطقه-شهر مادر اجازه حکومت داری محدود می داد. ، بسیاری از شهرهای بزرگ مصر موقعیت خود را تحت حاکمیت روم تغییر دادند. آگوستوس ثبتی از تمام ساکنان «هلنیز شده» در هر شهر مصر داشت. غیر اسکندری ها خود را در زمره مصری ها می دیدند. تحت رم، یک سلسله مراتب اجتماعی تجدید نظر شده ظهور کرد. ساکنان یونانی، نخبگان سیاسی-اجتماعی جدید را تشکیل دادند. شهروندان ازاسکندریه، ناوکراتیس و بطلمیوس از مالیات نظرسنجی جدید معاف شدند.

    شکاف فرهنگی اولیه بین روستاهای مصری زبان و فرهنگ یونانی اسکندریه بود. بیشتر غذای تولید شده توسط کشاورزان مستاجر محلی برای تغذیه جمعیت رو به رشد رم به رم صادر می شد. مسیر عرضه برای این صادرات مواد غذایی، همراه با ادویه جات ترشی جات از آسیا و اقلام لوکس پیش از ارسال به رم، از رود نیل و از طریق اسکندریه عبور می کرد. املاک خصوصی عظیمی که توسط خانواده‌های اشرافی مالک زمین یونان اداره می‌شدند در قرن دوم و سوم پس از میلاد تحت سلطه بودند.

    همچنین ببینید: نماد ماه زرد (12 معنی برتر)

    این ساختار اجتماعی سفت و سخت به طور فزاینده‌ای در مصر و به‌ویژه اسکندریه دستخوش تحولی اساسی در ترکیب جمعیتی خود شد. تعداد بیشتری از یونانیان و یهودیان ساکن در شهر منجر به درگیری بین جوامع شد. علی‌رغم برتری نظامی رم، شورش‌ها علیه حکومت روم به طور دوره‌ای فوران می‌کردند. در طول سلطنت کالیگولا (37-41 پس از میلاد)، یک قیام جمعیت یهودی را در مقابل ساکنان یونانی اسکندریه قرار داد. در طول سلطنت امپراتور کلودیوس (حدود 41-54 پس از میلاد)، شورش‌هایی دوباره بین ساکنان یهودی و یونانی اسکندریه در گرفت. بار دیگر، در زمان امپراتور نرون (حدود 54-68 پس از میلاد)، 50000 نفر هنگامی که شورشیان یهودی تلاش کردند آمفی تئاتر اسکندریه را به آتش بکشند، کشته شدند. دو لژیون رومی کامل برای مهار شورش نیاز داشتند.

    قیام دیگری در طولزمان تراژان (حدود 98-117 پس از میلاد) به عنوان امپراتور روم و دیگری در سال 172 پس از میلاد توسط آویدیوس کاسیوس سرکوب شد. در سال‌های 293-94 شورشی در کوپتوس آغاز شد که توسط نیروهای گالریوس خفه شد. این شورش ها به طور دوره ای ادامه یافت تا اینکه حکومت روم بر مصر پایان یافت.

    مصر همچنان برای روم مهم بود. وسپاسیان در سال 69 پس از میلاد در اسکندریه امپراتور روم اعلام شد.

    دیوکلتیان آخرین امپراتور روم بود که در سال 302 پس از میلاد از مصر بازدید کرد. رویدادهای پیشگامانه در رم تأثیر عمیقی بر جایگاه مصر در امپراتوری روم گذاشت. تأسیس قسطنطنیه در سال 330 پس از میلاد، موقعیت سنتی اسکندریه را کاهش داد و بسیاری از غلات مصر از طریق قسطنطنیه به رم ارسال نشد. علاوه بر این، گرویدن امپراتوری روم به مسیحیت و متعاقب آن توقف آزار و شکنجه مسیحیان، دروازه‌های گسترش دین را باز کرد. کلیسای مسیحی به زودی بر زندگی مذهبی و سیاسی امپراتوری تسلط یافت و این امر به مصر نیز گسترش یافت. پدرسالار اسکندریه به عنوان تأثیرگذارترین شخصیت سیاسی و مذهبی در مصر ظاهر شد. با گذشت زمان، رقابت بین ایلخانی اسکندر و ایلخانی قسطنطنیه قوت گرفت.

    خاموش کردن حکومت روم در مصر

    در اواخر قرن سوم میلادی، تصمیم امپراتور دیوکلتیان برای تقسیم بین امپراتوری در دو با پایتخت غربی در رم، و یک پایتخت شرقی در نیکومدیا، پیدا شدمصر در بخش شرقی امپراتوری روم. با افزایش قدرت و نفوذ قسطنطنیه، این شهر به مرکز اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مدیترانه تبدیل شد. با گذشت زمان قدرت روم کاهش یافت و سرانجام در سال 476 پس از میلاد به حمله ای افتاد. مصر به عنوان استانی در نیمه امپراتوری روم بیزانس تا قرن هفتم ادامه یافت تا زمانی که مصر خود را در معرض حملات مستمر از شرق قرار داد. این کشور ابتدا در سال 616 میلادی به دست ساسانیان و سپس در سال 641 میلادی به دست اعراب افتاد. بخشی یونانی، بخشی مصری، که هر دو تحت حکومت روم بودند. سرنوشت مصر پس از کلئوپاترا هفتم تا حد زیادی منعکس کننده بخت و اقبال ژئوپلیتیک امپراتوری روم بود.




    David Meyer
    David Meyer
    جرمی کروز، یک مورخ و مربی پرشور، ذهن خلاقی است که در پس وبلاگ جذاب برای دوستداران تاریخ، معلمان و دانش آموزان آنها قرار دارد. جرمی با عشقی عمیق به گذشته و تعهدی تزلزل ناپذیر به گسترش دانش تاریخی، خود را به عنوان منبع قابل اعتماد اطلاعات و الهام معرفی کرده است.سفر جرمی به دنیای تاریخ در دوران کودکی او آغاز شد، زیرا او مشتاقانه هر کتاب تاریخی را که به دستش می رسید می خورد. او که مجذوب داستان های تمدن های باستانی، لحظات مهم در زمان، و افرادی بود که دنیای ما را شکل دادند، از همان دوران کودکی می دانست که می خواهد این اشتیاق را با دیگران به اشتراک بگذارد.جرمی پس از اتمام تحصیلات رسمی خود در تاریخ، شغل معلمی را آغاز کرد که بیش از یک دهه طول کشید. تعهد او به پرورش عشق به تاریخ در میان شاگردانش تزلزل ناپذیر بود، و او پیوسته به دنبال راه‌های نوآورانه برای درگیر کردن و مجذوب کردن ذهن‌های جوان بود. او با شناخت پتانسیل فناوری به عنوان یک ابزار آموزشی قدرتمند، توجه خود را به حوزه دیجیتال معطوف کرد و وبلاگ تاریخ تأثیرگذار خود را ایجاد کرد.وبلاگ جرمی گواهی بر تعهد او برای قابل دسترسی و جذاب کردن تاریخ برای همه است. او از طریق نوشتن شیوا، تحقیقات دقیق و داستان سرایی پر جنب و جوش خود، به وقایع گذشته روح می بخشد و به خوانندگان این امکان را می دهد تا احساس کنند که گویی شاهد وقوع تاریخ هستند.چشم هایشان. خواه این یک حکایت نادر شناخته شده باشد، چه تحلیلی عمیق از یک رویداد تاریخی مهم، یا کاوشی در زندگی شخصیت های تاثیرگذار، روایت های گیرا او طرفداران اختصاصی را به خود جلب کرده است.جرمی فراتر از وبلاگ خود، همچنین به طور فعال در تلاش‌های مختلف حفاظت از تاریخی مشارکت دارد و با موزه‌ها و جوامع تاریخی محلی همکاری نزدیک دارد تا اطمینان حاصل شود که داستان‌های گذشته ما برای نسل‌های آینده محافظت می‌شود. او که به خاطر سخنرانی‌های پویا و کارگاه‌های آموزشی برای سایر معلمان شناخته می‌شود، دائماً تلاش می‌کند تا دیگران را برای کاوش عمیق‌تر در ملیله‌های غنی تاریخ ترغیب کند.وبلاگ جرمی کروز به عنوان شاهدی بر تعهد تزلزل ناپذیر او برای قابل دسترسی، جذاب و مرتبط کردن تاریخ در دنیای پرشتاب امروز است. او با توانایی عجیب خود در انتقال خوانندگان به قلب لحظات تاریخی، همچنان به پرورش عشق به گذشته در بین علاقه مندان به تاریخ، معلمان و دانش آموزان مشتاق آنها ادامه می دهد.