تفنگ ها چقدر دقیق بودند؟

تفنگ ها چقدر دقیق بودند؟
David Meyer

نسخه های اولیه تفنگ، به ویژه تفنگ های صاف، اصلاً دقیق نبودند، حتی در فاصله نزدیک، و همچنین برد بسیار طولانی نداشتند.

نسخه‌های آتی تفنگ‌های صاف که در اواخر قرن هجدهم مورد استفاده قرار می‌گرفت، بسیار دقیق‌تر و تا حدودی شبیه به تفنگ‌های دستی مدرن بودند و پیشرفت‌ها در طراحی، برد مؤثر آنها را تقریباً سه برابر کرد.

فهرست محتویات

    مبدا – چه زمانی و چرا ساخته شدند؟

    برای درک این دیدگاه که چرا تفنگ ها سلاح های بسیار دقیقی نیستند، باید درک کرد که چرا آنها در وهله اول توسعه یافتند. تفنگ‌ها و تفنگ‌های صاف از هارکبوس [1] آغاز شد، سلاحی شبیه تفنگ که در قرن پانزدهم اسپانیا ساخته شد.

    تفنگ های سنگین، تصویر تولید شده 1664

    دویچه فوتوتک، دامنه عمومی، از طریق ویکی مدیا کامانز

    هدف از هارکبوس و تفنگ زیر، این بود که توپی قابل حمل باشد که بتوان از آن برای ارسال استفاده کرد. شلیک رگبار به گروهی از اهداف به جای حمله به یک هدف به اندازه انسان از راه دور که هدف تفنگ های مدرن است.

    جابه‌جایی کانن‌ها دشوار بود، ساخت و کارکرد آن گران بود و برای کار کردن به کارکنان نیاز داشت. هارکبوس ها قابل حمل تر بودند، اما از همان مفهوم استفاده می کردند. هارکبوس مملو از پوزه همچنین دارای پایه ای در نزدیکی نوک لوله بود که برای پشتیبانی از سلاح در حالی که اپراتور خمیده بود و شلیک می کرد، استفاده می شد.

    مشک ها نسخه بزرگتری از هارکبوس بودند که نیازی به بازوی پشتیبانی در انتهای بشکه نداشتند. آنها می توانستند توسط یک نفر (یا یک جفت برای مدل های اولیه) حمل و هدایت شوند و می توانستند به یک توپ مسکت فولادی با کالیبر نسبتاً بزرگ که شبیه گلوله های توپ کوچک بود شلیک کنند.

    مشک‌های اولیه

    مشک‌ها به‌عنوان سلاح‌های صاف شروع به کار کردند، بسیار شبیه به هارکبوس‌هایی که از آن مشتق شده‌اند، همراه با سیستم روشنایی دستی که در آن اپراتور مجبور بود یک چوب کبریت روشن را به‌صورت دستی روی لوله قرار دهد. جرقه ای که گلوله را به حرکت درآورد.

    در حالی که راه اندازی سوراخ صاف در توپ ها عالی عمل می کرد زیرا ضربه محض برای غلبه بر هرگونه نادرستی در شوت کافی بود، در تفنگ ها که توپ بسیار کوچکتر بود و با حرکت بسیار کمتری حرکت می کرد، به اندازه کافی موثر نبود.

    علاوه بر این، روش شلیک طولانی، این فرآیند را زمان‌برتر کرد. با این حال، از آنجایی که همه از تفنگ استاندارد استفاده می کردند، زمین بازی برابر بود.

    بعداً، ماسک تعدادی ارتقاء [2] از نظر مکانیسم شلیک دریافت کرد. سیستم‌های قفل کبریت و چرخ اولیه با قفل‌های سنگ چخماق جایگزین شدند که شلیک را کمی آسان‌تر می‌کردند و اپراتور نیازی به دستیار نداشت تا بتواند آتش را در بشکه آتش بزند.

    مکانیسم Flintlock

    Engineer comp geek در ویکی پدیای انگلیسی، دامنه عمومی، از طریق Wikimedia Commons

    سیستم های Flintlock دوام آوردتقریباً 200 سال، نه به این دلیل که بسیار مؤثر بودند، بلکه به این دلیل که راه حل بهتری در اطراف وجود نداشت.

    در حالی که آنها به افزایش سرعت شلیک سلاح کمک کردند و استفاده از تفنگ تفنگ را برای اپراتور آسان‌تر کردند. آنها در بهبود دقت و برد اسلحه کم کاری کردند.

    مکانیسم شلیک کلاهک/پرکاشن بعد از سیستم قفل سنگ چخماق آمد و از آن زمان مورد استفاده قرار گرفته است. این بهترین نوع مکانیزم شلیک است زیرا از کلریت پتاسیم [3] استفاده می‌کند، که می‌تواند جرقه قدرتمندی را در هنگام برخورد با نیروی توسط یک پین به جای قرار گرفتن در معرض شعله برهنه ایجاد کند.

    این به طور کامل نحوه عملکرد تفنگ ها را تغییر داد زیرا نیاز به شعله را از بین می برد و دیگر نیازی به پر کردن سلاح نبود.

    مهمتر از آن، این سلاح اکنون می تواند از یک خشاب گلوله استفاده کند، بسیار شبیه به سلاح گرم مدرن. این تفنگ ها به عنوان تفنگ های تکرار شونده شناخته می شدند، زیرا می توانستند مکررا شلیک کنند، اما به دلیل هزینه بالای مهمات، استفاده از آنها محدود بود.

    پیشرفت ها برای دقت

    تقریباً در همان زمان، تفنگ تفنگ همچنین ارتقاء عمده ای به شکل لوله تفنگی همراه با گلوله های تفنگ دار دریافت کرد که قبلاً فقط برای تفنگ استفاده می شد. با این حال، از آنجایی که گلوله‌ها دیگر نیازی به پر کردن پوزه نداشتند، مسئله رسوب پودری در تفنگ نیز حذف شد.

    قطعاتی از اسپرینگفیلد مدل 1822تفنگ سنگ چخماق

    مهندس comp geek در en.wikipedia، مالکیت عمومی، از طریق Wikimedia Commons

    این منجر به توسعه تفنگ‌هایی با بریچ شد که از گلوله تفنگ، لوله تفنگ، و مکانیسم‌های شلیک کوبه‌ای استفاده می‌کردند.

    نتیجه یک تفنگ تفنگدار بسیار دقیق با حداکثر برد بسیار بالاتر بود. می‌توانست اهدافی را تا 300 فوت دورتر مورد اصابت قرار دهد [4] برخلاف تفنگ‌های صاف اولیه که بردی بین 75 تا 100 فوت داشتند. طبیعتاً، سلاح‌های بهتر نیز بر تاکتیک‌های پیاده نظام تأثیر می‌گذاشتند.

    مشک‌های صاف اولیه با توپ‌های فلزی گرد (مثل گلوله‌های کوچک توپ) پر می‌شدند و مقداری باروت که پشت توپ بسته می‌شد برای ایجاد انفجار مشتعل می‌شد. و سپس توپ را از لوله شوت کرد.

    مشکل این سیستم این بود که انفجار اولیه می‌توانست توپ را از لوله به بیرون پرتاب کند و به هر جهت بچرخد.

    در بیشتر موارد، توپ در امتداد محور عمودی خود برعکس می‌چرخد و باعث می‌شود که بدون کنترل بچرخد و در نهایت هنگام خروج از بشکه خط خود را حفظ نکند. از هر چند شلیک فقط یکی به هدف اصابت می کند، نه به این دلیل که اپراتور هدف بدی داشت، بلکه به این دلیل که گلوله مسیر درست را حفظ نمی کرد.

    با گلوله‌های تفنگدار و لوله‌های تفنگدار، شکل گلوله نیز از توپ‌های گرد به شکل مخروطی تبدیل شد که امروزه آنها را می‌بینیم. علاوه بر این، شیارها در داخل بشکه و شیارهای مربوطه بر رویدو طرف گلوله به این معنی بود که به جای محور عمودی، به سمت خود می چرخید.

    این بدان معناست که گلوله نه تنها خط خود را بسیار بهتر حفظ می‌کند، بلکه با مقاومت زیادی در هوا مواجه نمی‌شود، که باعث می‌شود با سرعت بیشتری حرکت کند و برد بیشتری را پوشش دهد.

    در دوران جنگ داخلی آمریکا و در طول جنگ‌های ناپلئون، مکانیسم شلیک بهبودیافته انفجاری منسجم‌تر و قابل کنترل‌تر را فراهم می‌کرد، بنابراین اپراتورهای تفنگ به میزان خوبی که می‌توانند سلاح را با باروت قبل از شلیک بسته‌بندی کنند محدود نمی‌شدند. .

    با مکانیزم شلیک جدید، دود کمتری وجود داشت و هیچ فلاش نور روشن وجود نداشت و به اپراتور کمک می کرد دید را حفظ کند.

    در این مرحله، فرآیند بارگذاری باک و توپ نیز اصلاح شده بود که به اپراتور اجازه می‌داد در مقایسه با شلیک تفنگ تک توپی که در گذشته استفاده می‌شد، آسیب بیشتری به هدف وارد کند.

    نتیجه

    تفنگ به عنوان سلاحی شروع شد که از نیروی وحشیانه برای پاره کردن زره ها، زخمی کردن انسان ها و حیوانات و شکستن سلاح های مخالفان استفاده می کرد. تغییرات و پیشرفت‌های تدریجی در فناوری آن، پایه و اساس سلاح‌های دوربرد مانند سلاح‌های موشکی مدرن را پایه‌گذاری کرد.

    به مرور زمان، این سلاح به سلاحی تبدیل شد که هدف آن هدف قرار دادن محتاطانه اهداف خاص از دوربرد است و در عین حال توانایی آن را نیز دارد. سریع بارگیری شود و به اندازه کافی سبک باشد که توسط یک نفر حمل شود.

    همچنین ببینید: هتشپسوت

    در ابتدا،این سلاح ها دقت نزدیک به صفر داشتند، اما محصول نهایی بسیار شبیه به سلاح های مدرن امروزی بود.

    همچنین ببینید: کشتی غرق شده سنت پل



    David Meyer
    David Meyer
    جرمی کروز، یک مورخ و مربی پرشور، ذهن خلاقی است که در پس وبلاگ جذاب برای دوستداران تاریخ، معلمان و دانش آموزان آنها قرار دارد. جرمی با عشقی عمیق به گذشته و تعهدی تزلزل ناپذیر به گسترش دانش تاریخی، خود را به عنوان منبع قابل اعتماد اطلاعات و الهام معرفی کرده است.سفر جرمی به دنیای تاریخ در دوران کودکی او آغاز شد، زیرا او مشتاقانه هر کتاب تاریخی را که به دستش می رسید می خورد. او که مجذوب داستان های تمدن های باستانی، لحظات مهم در زمان، و افرادی بود که دنیای ما را شکل دادند، از همان دوران کودکی می دانست که می خواهد این اشتیاق را با دیگران به اشتراک بگذارد.جرمی پس از اتمام تحصیلات رسمی خود در تاریخ، شغل معلمی را آغاز کرد که بیش از یک دهه طول کشید. تعهد او به پرورش عشق به تاریخ در میان شاگردانش تزلزل ناپذیر بود، و او پیوسته به دنبال راه‌های نوآورانه برای درگیر کردن و مجذوب کردن ذهن‌های جوان بود. او با شناخت پتانسیل فناوری به عنوان یک ابزار آموزشی قدرتمند، توجه خود را به حوزه دیجیتال معطوف کرد و وبلاگ تاریخ تأثیرگذار خود را ایجاد کرد.وبلاگ جرمی گواهی بر تعهد او برای قابل دسترسی و جذاب کردن تاریخ برای همه است. او از طریق نوشتن شیوا، تحقیقات دقیق و داستان سرایی پر جنب و جوش خود، به وقایع گذشته روح می بخشد و به خوانندگان این امکان را می دهد تا احساس کنند که گویی شاهد وقوع تاریخ هستند.چشم هایشان. خواه این یک حکایت نادر شناخته شده باشد، چه تحلیلی عمیق از یک رویداد تاریخی مهم، یا کاوشی در زندگی شخصیت های تاثیرگذار، روایت های گیرا او طرفداران اختصاصی را به خود جلب کرده است.جرمی فراتر از وبلاگ خود، همچنین به طور فعال در تلاش‌های مختلف حفاظت از تاریخی مشارکت دارد و با موزه‌ها و جوامع تاریخی محلی همکاری نزدیک دارد تا اطمینان حاصل شود که داستان‌های گذشته ما برای نسل‌های آینده محافظت می‌شود. او که به خاطر سخنرانی‌های پویا و کارگاه‌های آموزشی برای سایر معلمان شناخته می‌شود، دائماً تلاش می‌کند تا دیگران را برای کاوش عمیق‌تر در ملیله‌های غنی تاریخ ترغیب کند.وبلاگ جرمی کروز به عنوان شاهدی بر تعهد تزلزل ناپذیر او برای قابل دسترسی، جذاب و مرتبط کردن تاریخ در دنیای پرشتاب امروز است. او با توانایی عجیب خود در انتقال خوانندگان به قلب لحظات تاریخی، همچنان به پرورش عشق به گذشته در بین علاقه مندان به تاریخ، معلمان و دانش آموزان مشتاق آنها ادامه می دهد.